دو روز پیش هشت صدمین روزِ آسمانم بود. آسمانی که در گوشه گوشه‌یِ وجودش خاطراتم ریشه کرده است. آسمانی که شده است تکه‌ای  از وجودم. آسمانی که همیشه رنگش آبی فیروزه‌ایست. آسمانی که خیالش در عالمم پهن شده است.
آسمان من همیشه جایِ قدم‌هایِ رفقایی چون شماست. هیچ وقت به پاک کردن یا رها کردنش فکر هم نکرده‌ام ؛ تهِ تهش من می‌مانم و خیالِ آبیِ آسمانم.
اما حالا که مناسبت جور است ، دوست دارم کمی بیشتر بدانم که:

  • نگارندۀ آسمان را چه جور شخصیتی می‌بینید؟
  • «در خیالِ آسمان» را چرا دنبال می‌کنید؟
  • اگر فقط حق داشتین از یک کلمه برای توصیف من استفاده کنید ، آن یک کلمه چی بود؟

پی‌نوشت: بازخوردتون برای من خیلی خیلی مهمه! پس اگه اینجا رو می‌خونید و دنبال می‌کنید ؛ حالا چه به صورت عمومی و چه به صورت مخفی ، و حتی چه به صورتِ خاموش ؛ لطفاً مشارکت کنید و باز خورد بدین و گرنه خونتون پایِ خودتونه. :) قطعاً باید بدونم که چقدر به خودِ واقعی‌یم نزدیکه ؛ احسانی که در خیالِ این آسمان زندگی می‌کنه.

+ کامنت ناشناس هم فعاله.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش زبان و ادبیات عربی خبری | تکنولوژی | صنعت Jake Andy کارآفرینی عصر رسانه مجسمه فایبرگلاس | مجسمه رزین انجمن تبعیدشدگان